درس دوازدهم فنون2:کنایه

کنایه هم گونه ای از مجاز است که بر بنیاد اصل مجاورت استوار است. همانطور که استعاره بر بنیاد مشابهت استوار بود. در کنایه هم معنای قاموسی و واژگانی عبارت (معنای نزدیک) و هم معنای مجازی (معنای دور) با هم به ذهن خواننده می آیند؛ امّا خواست گوینده معنای دور است و آن را با تأمّل در اجزای کلام و بافت سخن می توان دریافت. به عبارتی در کنایه معنای نزدیک و دور لازم و ملزوم یکدیگر هستند و با دقّت در اجزای کلام، از معنای نزدیک به معنای دور منتقل می شویم.

کنایه در لغت، یعنی «پوشیده سخن گفتن» و در اصطلاح، واژه یا عبارتی است که معنای ظاهری و نزدیک آن، مورد نظر گوینده نیست؛ بلکه مفهوم دور آن مدّنظر است؛ مثال:

وقتی می گوییم  «فلانی دست به جیب است» سخنی به کنایه گفته ایم و منظورمان این است که او مرد خیّر و بخشنده ای است و صرفا هدف ما این نیست که بگوییم او دست به جیب می برد.

به این بیت توجّه کنید:

◙ همّت مردانه می خواهد گذشتن از جهان / یوسفی باید که بازار زلیخا بشکند (صائب)

ذهن ما در عبارت «بازار شکستن» با توجّه به واژگان و اصطلاحات به کار رفته در بیت مثل یوسف، گذشتن از دنیا و داشتن همّت مردانه، به معنای دور آن یعنی «بی رونق کردن»  راهنمایی می شود. چند مثال دیگر :

◙ سخن او بر سر زبان ها افتاد.

◙ زاغی از آنجا که فراغی گزید، / رخت خود از باغ به راغی کشید (جامی)

◙ اکنون همچنین علمای زمان در علوم موی می شکافند. (فیه مافیه؛ مولوی)

بر سر زبان افتادن کنایه از «فاش شدن» ، رخت کشیدن کنایه از  «کوچ کردن» و «موی شکافتن» به معنای دقّت کردن و ریزبینی است.

◙ دامن کشان که می روی امروز بر زمین /  فردا غبار کالبدت بر هوا رود (سعدی)

دامن کشان بر زمین راه رفتن، کنایه از «ناز و غرور داشتن» است. مصراع دوم نیز، کنایه از «مردن» است.

فرق کنایه با مجاز

در مجاز، فقط یکی از دو معنی، قابل دریافت است آن هم معنی غیر حقیقی، امّا در کنایه، هر دو معنی دور و نزدیک دریافت می شود؛ ولی معنی دور اراده شده است. برای مثال وقتی در بیان خسیس بودن کسی می گوییم: آب از دستش نمی چکد، هم معنای نریختن آب از دست دریافت می شود، هم معنای دوم یعنی خسیس بودن؛ امّا معنای دوم مورد نظر شاعر است.

فرق استعاره و کنایه

معمولاً استعاره در «واژه» روی می دهد؛ و کنایه در «ساختار کلام» مثال:

به خون خود آغشته و رفته اند / چه گل های رنگین به جوبارها (علامه طباطبایی)

در این بیت گلها استعاره از شهیدان است؛

امّا در بیت:

دامن هر گل مگیر و گرد هر بلبل مگرد / طالب حسن غریب و معنی بیگانه باش (صائب)

عبارتهای «دامن چیزی را گرفتن» و «گرد چیزی گردیدن» کنایه هستند و در بافت کلام و عبارت آمده اند.

فرق کنایه با مجاز

در مجاز، فقط یکی از دو معنی، قابل دریافت است آن هم معنی غیر حقیقی، اما در کنایه،  هر دو معنی دور و نزدیک دریافت می شود؛ ولی معنی دور اراده شده است. برای مثال وقتی در بیان خسیس بودن کسی می گوییم: آب از دستش نمی چکد، هم معنای نریختن آب از دست دریافت می شود، هم معنای دوم یعنی خسیس بودن؛ اما معنای دوم مورد نظر شاعر است.

فرق استعاره و کنایه

معمولا استعاره در « واژه» و کنایه در «ساختار کلام»، روی می دهد؛ مثال:

به خون خود آغشته و رفته اند       چه گل های رنگین به جوبارها   علامه طباطبایی

 در این بیت گل ها استعاره از شهیدان است؛ امّا در بیت:

دامن هر گل مگیر و گرد هر بلبل مگرد    طالب حسن غریب و معنی بیگانه باش   صائب

عبارت های: « دامن چیزی را گرفتن» و « گرد چیزی گردیدن» کنایه هستند و در بافت کلام و عبارت آمده اند

چند کنایۀ دیگر:

دسته گل به آب دادن، کنایه از «اشتباه بزرگ کردن»

دست و پا گم کردن،کنایه از «دچار نگرانی شدن، هول شدن»

تنگدست بودن، کنایه از «فقیربودن»

ثابت قدم بودن، کنایه از «با اراده بودن»